مبارزه با نفس
یک روز چند تا از خانم های افسرها دور هم جمع شده بودند ،
یکیشان می گفت: شوهر من آنقدر دخترم را دوست داره که اگر دخترم
نصف شب بگه که من کنتاکی می خوام، میره و از هرجا که شد برایش می خره.
گیتی گفت:جدی؟
شوهر من آنقدر دخترمو دوست داره که اگه اون هر وقت
روز بگه که من کنتاکی می خوام می گهبا نفست مبارزه کن دخترم.
(از زندگینامه شهید حسن آبشناسان)
و رحمت خدا بر شهداء باد که به ما آموختند چگونه بهتر رفتن را
Design By Ashoora.ir & Bi simchiمرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ